یکشنبه، آبان ۱۴، ۱۳۹۱

استمداد یکی از رهبران زندانی کلیساهای ایران ازکمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی



استمداد کشیش زندانی بهنام ایرانی یکی از اعضای هیئت رهبری کلیساهای ایران از کمیسر عالی حقوقبشر، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد ،عفو بین الملل  که جهت ارسال به مراجع حقوق بشری و انتشار در رسانه ها در وبلاگ «فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران » منتشر شده است ، به قرار زیر می باشد:
من کشیش بهنام ایرانی متولد دوم دیماه سال ۱۳۴۷ در شهر تهران هستم که به اتهام اقدام علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام طی دو فقره قرار به تحمل ۵ سال و ۸ ماه حبس محکوم شدم و در حال حاضر که ۱۱ آبانماه ۱۳۹۱ شمسی است دقیقا ۱۷ ماه است که در ندامتگاه مرکزی کرج متحمل حبس هستم . بنده در حدود ۱۴ سال پیش در سال ۱۳۷۷ توسط مرکز میسیونری …(هوک )در زوریخ سویس  به عنوان کشیش و خادم عیسی مسیح تایید شدم و به کلیسای ایران و دیگر کشورهای همسایه  مشغول به خدمت روحانی هستم .
 به طور کلی مجموعه کلیساهای بشارتی در ایران همواره مورد جفا و بی عدالتی قرار گرفته و می گیرند که اگر به گذشته نه چندان دور این جفاها و بی عدالتی ها نگاه کنیم از اعدام کشیش مسعود سودمند به جرم ارتداد تا قتل های زنجیره ای دهه ۷۰ که در میان آنها مردانی مقدس چون اسکف هایک هوسپیان مهر که نماینده شوراهای کلیسای پروتستان ایران بود تا مهدی دیباج که پس از تحمل ۹ سال و اندی در زندان دو سه ماه پس از آزادی ترور شد و همین طور کشیش میکائیلیان و مردانی چون کشیش روانبخش که در جنگلهای مازندران  به دار آویخته شد را می بینیم در میان همین سالها تا به امروز زندانهای جمهوری اسلامی کمتر زمانی بوده است که از وجود ایمانداران مسیحی و خادمانی که تنها به خاطر عقایدشان محکوم شده باشند خالی باشد .
در کلیسای ایران که بنده افتخار خدمتگزاری در آن را دارم نزدیک به ۲۰ سال است که در زیر فشار روانی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران و تحمل بسیاری از شداید و مصیبت ها و سختی ها زندگی می کنیم در همان دهه ۷۰ بارهاپلیس وزارت اطلاعات به خانه های ما در شهرهای مختلف هجوم می آوردند و در زمانی که رئیس جمهور وقت آقای محمد خاتمی صحبت از گفتگوی تمدنها می کرد اعضاء کلیسای ما تنها به این دلیل که برای پرستش خدا و مشارکت صرفا روحانی جمع می شدند مورد بی حرمتی و ازار قرار می گرفتند.
 کشیش یوسف ندرخانی که مسئولیت کلیسای رشت را دارد به اتهام ارتداد به اعدام محکوم شده بود که نهایتا پس از ۳ سال و اندی بلاتکلیفی توسط دیوان عالی کشور به تحمل ۳ سال حبس محکوم شد و حدودا ۲ ماه قبل آزاد شد .همان ۳ سال پیش همسر او هم که مادر ۲ بچه خردسال بود دستگیر و مدت ۴ ماه در بازداشت بود .
 کلیسای ایران که بنده یکی از اعضای هیئت رهبری آن هستم به طور مشخص و آشکار در تاریخ ۱۹\۹\۸۵ بین ساعت ۷ تا ۱۰ صبح روز یکشنبه طی یک عملیات هماهنگ در ۳ شهر تهران ، کرج و رشت مورد حمله قرار گرفت. بنده به همراه ۹ نفر خادمان و مسئولین این کلیسا که شورای رهبری کلیسا را تشکیل می دادند دستگیر شدیم .
بنده مدت ۱۰ روز در یک سلول انفرادی در بند ۸ زندان رجایی شهر که معروف به بند ۸ سپاه است و در اختیار وزارت اطلاعات است تحت بازجویی و فشارهای روحی بسیار قرار گرفتم نهایتا پس از ۱۰ روز آزاد شدم و توسط قاضی عاصف حسینی در شعبه یکم دادگاه انقلاب کرج به ۵ سال حبس تعلیقی محکوم شدم ۵ سال در حبس.
از آن زمان تا ۲۵\۱\۸۹ که مجددا در یک کلیسای خانگی در کرج دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار گرفتم بارها و بارها به وزارت اطلاعات و ساختمان های مربوط به آن چه در تهران و چه در کرج و رشت احضار شدم  و مورد بازجویی های مکرر قرار می گرفتم که در ۲۵\۱\۸۹ ساعت ۴ عصر روز چهارشنبه  در یک کلیسای خانگی در کرج در حالیکه مشغول عبادت و دعا بودیم با هجوم ماموران مسلح و اسلحه به دست مواجه شدیم.
 یکی از آنها وقتی اسم مرا پرسید و متوجه شد که من بهنام ایرانی هستم .مرا باکتک و ضرب و جرح به زمین زد از پشت سر به دستهایم دستبند زد و مرا مستقیما به بند ۸ زندان رجایی معروف به بند سپاه منتقل کردند .مدت ۷۷ روز آنجا مورد بازجویی قرار گرفتم و در دادیاری شعبه ۹ دادگاه انقلاب توسط قاضی انصاف دوست  به اتهام تبلیغ علیه نظام به من تفهیم  شد . البته در همان زمان تعداد دیگری از خادمان کلیسا را دستگیر کرده بودند وتنها  نهایتا پس از ۷۷ روز به قید وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی در تاریخ ۸\۴\۸۹ آزاد شدم در مدت زمانی که با وثیقه آزاد بودم مجددا به تاریخ سوم بهمن ۸۹ در دادیاری شعبه ۹ دادگاه انقلاب به ریاست آقای انصاف دوست و به اتهام توهین به مقدسات در یکی از نوشته هایم با قرار وثیقه ۲۰ میلیون تومانی روانه بند ۸ زندان رجایی شدم اما ۳ روز بعد ساعت ۱۱ شب به طور ناگهانی بنده را از سلولم بیرون کشیده و گفتند که آزاد هستم و از این اتهام تبرئه شدم .
از بابت بازداشت ۲۵\۱\۸۹ شعبه … دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی سماواتی نهایتا به ۸ ماه حبس تعزیری محکوم شدم و در تاریخ ۱۰\۳\۱۳۹۰ روانه ندامتگاه مرکزی کرج شدم .
در زندان بودم که یک ابلاغیه به من اعلام شد که ۵ سال حبس تعزیری سال ۸۵ را تبدیل به حکم قطعی کرده و من آن ۵ سال را هم باید متحمل شوم . بنده بسیار متاسف هستم که دولت جمهوری اسلامی ایران مرتبا از آزادی اقلیت های مذهبی در ایران داد سخن می دهد اینچنین ظالمانه با مسیحیان و بالاخص با مسیحیان فارس زبان رفتار می کند .
حدود ۱ هفته قبل به دنبال گزارش سوم آقای احمد شهید که به نقض حقوق بشر در ایران اشاره شده بود نمایندگان اقلیت های ارمنی و آشوری در یکی از شبکه های تلویزیون ایران حاضر شده و اعلام کردند که اقلیت های مسیحی در ایران در آزادی کامل هستند و صراحتا اعلام می کنند که چنین چیزی صحت ندارد و حضور بنده و بسیاری از مسیحیان فارس زبان در زندان های جمهوری اسلامی ایران گویای این حقیقت است .
 اینجانب بارها تقاضای مرخصی کرده ام هیچ جوابی به مرخصی بنده داده نشده و نهایتا با تلاشی که مددکاری زندان کرد متوجه شدم که در پرونده من نوشته شده که به دستور مراجع قضایی هیچ گونه اقدام ندارد یعنی من را از حقوق یک زندانی کاملا منع کرده اند چه عفو مشروط چه تخفیف مجازات چه مرخصی و هیچ کدام از حقوق به من تعلق نمی گیرد .
 من خواهشمند هستم که این گزارش به دیده بان  حقوق بشرسازمان ملل ، سازمان عفو بین الملل ، سازمان گزارشگران بدون مرز ، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل و کلیه نهادهای حقوق بشری و رسانه ها منعکس شود .
با تشکر،
۱۱ آبانماه ۱۳۹۱برابر با دوم نوامبر ۲۰۱۲
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد
سازمان عفو بین الملل
سازمان گزارشگران بدون مرز

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر