سه‌شنبه، مهر ۱۱، ۱۳۹۱

کاظمینی بروجردی:آقای بانکی مون! رئیس جمهور ایران را مورد باز خواست قراردهید


آقای بانکی مون! رئیس جمهور ایران را مورد باز خواست قراردهید
آقای کاظمینی بروجردی به مناسبت شصت و هفتمین اجلاس سازمان ملل نامه های سرگشاده را از داخل زندان اوین نگاشته اند، ایشان در نامه خود به آقای بانکی مون خواسته اند رئیس جمهور ایران را مورد باز خواست قرارداده تا دنیا به خطرات و ضایعات رژیم مدعی دیانت، واقف گردد ایشان با اشاره به عدم اجرای وعده های اولیه بنیانگذار جمهوری اسلامی،رژیم کنونی ایران را فاقد مقبولیت و مشروعیت دانسته و لزوم یک رفراندوم آزاد را متذکر گردیدند و نیز نامه سرگشاده دیگری به سران شرکت کننده در اجلاس عمومی نوشته اند و موقعیت مردم و مشکلاتشان را تشریح کرده اند و گفته اند:هیهات که بعد از سی وسه سال، چیزی جز دروغ و نیرنگ و ستم و تبعیض و خشونت ندیدیم.


نامه سرگشاده آقای کاظمینی بروجردی به دبیر کل ملل متحد آقای بانکی مون جهت ارسال و انتشار دراختیار «فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران» قرار داده شده و پیش از آن در جلسه جانبی این اجلاس نیز خوانده شده است .
متن نامه سرگشاده به قرار زیر می باشد:
نامه سرگشاده آقای کاظمینی بروجردی به آقای بانکی مون به مناسبت برگزاری شصت و هفتمین اجلاس عمومی سازمان ملل در نیویورک
                                                                                          
جناب دبیر کل سازمان ملل متحد،
جناب آقای بانکی مون
درود بر مدافعین حقوق بشر و محافظین صلح و مبشرین عدالت و آرزوی نابودی حکومتهای دیکتاتوری، از آن مقام مسئول که دیده بان دموکراسی در جهان است تقاضا دارم تا در اجلاس عمومی آن سازمان عظیم الشان، رئیس جمهور ایران را مورد باز خواست قرارداده ودر زمینه های ذیل، وی را تحت سئوال گرفته و به چالش های قانونی و بین المللی بکشانید تا دنیا به خطرات و ضایعات رژیم مدعی دیانت، واقف گردد و نیرنگها و توطئه های برخواسته از ثروت ملی کشورمان، خنثی شود .
1- سی وسه سال قبل، یک توافق متقابل بین بنیانگذار انقلاب و ملت ایران، صورت گرفت که براساس آن، مردم نظام شاهنشاهی را کنار گذاشتند تا زندگی آنها زیر سایه وعده های صادره در حضور تاریخ زنده معاصر به طور رایگان اداره شود و بهشت بی همتائی در این قسمت از زمین، برپا گردد.
اکنون بعد از این مدت زمان، خلاف تمامی تعهدات آن روحانی پیر ثابت گردید و رعیت ایرانی، زمین خورده ترین و بیچاره ترین رعایای دنیاست، چه کسی باید به داد این گرفتاران استبداد مذهبی برسد؟
2- آیا تایید آن روز ملت این سرزمین از مواضع او، با توجه به فضای فکری که در ذهن مخاطبین خود ایجاد کرده بود امروز از مشروعیت و مقبولیت خود نیفتاده است؟
3- چرا هیئت حاکمه ما، به مردمی که در تب فقر و فلاکت و نداری می سوزند اجازه اعتراض نمی دهد ؟
4- خفقان و خشونت و مشت آهنینی که اینک در مملکت ما دیده می شود، درهیچ نقطه ای از عالم مشاهده نمی گردد، تاراج اموال عمومی به قیمت انهدام کامل فرزندان این آب و خاک، تقویم بشریت را نکبت بار نموده است.
من به عنوان یک پیشوای زندانی که مخالف با اسلام سیاسی هستم تقاضای کمک دارم.

سید حسین کاظمینی بروجردی
ایران– تهران – زندان اوین
سپتامبر2012

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر