متن نامه سرگشاده "حسین جدیدی" فعال حقوق بشر و وکیل دادگستری به احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر در خصوص نقض گسترده حقوق اقلیت های دینی خاصه مسیحیان.
حسین جدیدی، وکیل پایه یک دادگستری و فعال حقوق بشر و وکیل تعداد از نوکیشان مسیحی در زندانهای حكومت جمهوری اسلامی است كه به تازگی نامه ایی در خصوص نقض گسترده حقوق اقلیت های دینی به احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر ارسال نموده است كه یك نسخه آن به دفتر محبت نیوز ارسال شده كه عین متن نامه ایشان برای اطلاع شما كاربران گرامی منتشر میگردد.
جناب دکتر احمد شهید
گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد
آنچه که باعث شد این نامه را برای شما بنگارم ، ضرورت تشریح مظالمی است ، که سالیان متمادی بر بخش قابل ملاحظه ای از شهروندان ایرانی موسوم به « نوکیشان مسیحی» میرود ؛ اگر چه این ایام ، اجحاف بر آنها به طرز غیر قابل باور افزایش یافته است . و من که به عنوان «وکیل دادگستری وفعال حقوق بشر» ، وکالت تعداد زیادی از آنها را برعهده داشته و از نزدیک با وضعیت آنها و تظلمات آشکار و پنهانی که از سوی مراجع اطلاعاتی وامنیتی وقضایی حکومت ایران بر آنها تحمیل می شود آشنا هستم ، وظیفه خود می دانم مطالبی رادر این خصوص بعرضتان برسانم :
عالیجناب
اگرچه در تحقیقاتی که توسط شما انجام پذیرد،ممکن است مبحث «نوکیشان مسیحی»را تحت سرفصلی کلی تربه عنوان «نقض حقوق اقلیت های دینی ومذهبی» بررسی وتحقیق شود اما پیشنهاد میشود که به وضعیت اقلیت های دینی ومذهبی (مثلن بهائیان-نوکیشان مسیحی – سنی ها و....)بصورت مجزا وتحت فصول جداگانه رسیدگی وتحقیق شود وبه کلی گویی اکتفا نشود.لذا
این نامه منحصرن به وضعیت نقض حقوق نوکیشان مسیحی پرداخته است :
اگرچه هنوز هم در بخش هایی از جهان امروزی ، هرکس را که بدنیا می آید ، وی را بر عقیده ودین والدینش محسوب می کنند ومثلن اگرنوزادی در ایران از پدر ومادی شیعه بدنیا بیاید او را مسلمان شیعی مفروض می انگارند و گویی با رسیدن به سن تشخیص نمی تواند عقیده و دین وحتی مذهب خود را آزادانه انتخاب کند؛ اما شما بهتر از هر کس دیگر می دانید که هر کس حق آزادی انتخاب عقیده ودین خود را در هر مرحله از زندگی ودر هر سن دارد وعقیده ودین پدر ومادر هیچ ارتباطی به فرزند ندارد واو مختار است که آگاهانه انتخاب یا رد نماید.
عالیجناب
نوکیشان مسیحی ، ایرانیانی اصیل اند که زاده همین مرز وبوم بوده و دغدغه هاشان دغدغه تمامی مردم ایران است و تافته جدابافته ای نیستند وبزرگترین وظیفه خود را خدمت به هموطنان و محبت به آنان میدانند و توانسته اند فرهنگ تساهل ومدارای کهن ایرانی را به صلح ومحبت بی قید وشرط مسیح در آئین مسیحیت بهم بیامیزند و در اندیشه اشاعه صلح ودوستی و رحمت ورافت در میان همه ایرانیان وسپس همه جهانیان – باحفظ احترام به سایر ادیان ومذاهب وعقاید مختلف – هستند.
اما امروزه نوکیشان مسیحی که عمدتن از زمینه مسلمان (شیعه وسنی و...) با مطالعه وتحقیق به مسیحیت گرویده اند ، در ایران بیش از همیشه درتهدید جان و آزادی از سوی حاکمیت بسر می برند ،حکومتی که از آنها مالیات می گیرد وثروت ملی شان را بدستش گرفته است وباید حافظ جان ومال وحقوقشان باشد.
عالیجناب
مراجع اطلاعاتی و قضایی ایران با انواع برخوردهای غیر قانونی و ناصواب خود ، اتهاماتی ناروا ، غیر قانونی و غیر انسانی را به آنها نسبت میدهند ونه تنها برای جان ومال و آزادی و عقیده آنها حرمتی قائل نیستند بلکه مقامات رسمی غیر منصفانه و از سر کینه توزی ، این ایرانیان صلح دوست وپاک ضمیر را فاسد (!) و وابسته به استکبار(!) و... معرفی می کنند.
مطلع باشید که نوکیشان مسیحی را بطرق اطلاعاتی دستگیر وپس از چندین هفته بی خبری خانواده ها ، در موارد زیادی محروم از حق گرفتن وکیل ، به اتهاماتی ناروا به شرح ذیل متهم می کنند :
ارتداد – عنوان مجرمانه و وحشتناکی است که در هیچیک از قوانین جزایی گذشته و فعلی ایران ، جایگاه قانونی ندارد ومجازات آن برای مردان ، اعدام و برای زنان ، حبس ابد بهمراه ۵ بار(همزمان با اوقات نماز) تازیانه زدن بر آنها، به نحویکه آن زن یا توبه کند و برگردد یا بمیرد و خلاص شود! . این اتهام تقریبن به تمامی نوکیشان دستگیر شده تفهیم می شود اما عمده استفاده از این اتهام این است که بهانه ای باشد که نوکیش دستگیر شده بلاتکلیف را برای چندین سال در زندان نگه دارند و چنانچه این اتهام از او رفع شد این موضوع را به حساب عفو و رافت ! اسلامی میگذارند و پس از ان هم جرات اعتراض به ایامی که بلادلیل در بازداشت بوده را نکند و در مواردی دیگرهم که شاهد علنی شدن آن بوده وهستیم (اعدام کشیش حسین سودمند در سال ۱۹۹۰ میلادی در مشهد- صدور حکم ارتداد برای یوسف ندرخانی در سال جاری).در راستای طرح این اتهام ، حکومت ایران اصولن حق آزادی انتخاب عقیده و دین را درمورد نوکیشان به رسمیت نمی شناسد.
اقدام علیه امنیت ملی – اتهام رایج دیگری که حاکمیت به نوکیشان مسیحی نسبت داده و به این بهانه آنها را درسلول های انفرادی بمدت طولانی نگهداری می کند ، «اقدام علیه امنیت ملی» است.اتهامی که این روزها بقدری موسع تفسیر می شود که میتواند شامل حال کسر بسیار بزرگی از ملت ایران باشد. واضح است هر ایمانداری باید بتواند با دیگر هم کیشان خود ارتباط داشته و در انجام آئین های مذهبی واعتقادی خود بصورت فردی وگروهی شرکت کند چه درعلن و آشکار باشد وچه در خفا. اما نوکیشان بدلیل جمع شدن برای پرستش خدای خود از سوی حکومت به «اقدام علیه امنیت ملی» متهم اند و مگر نه اینکه امنیت ملی تابعی است ازامنیت تک تک افراد جامعه وامنیت همه مردم .
کافی است این اتهام را به فردی وارد کنند وچند ماه ، بلکه چند سال تحت همین اتهام او را در حبس نگه دارند ودر نهایت هم محکوم ویا تبرئه اش کنند که در صورت اخیر(برائت) هم متهم بیچاره در همان دوران تحقیقات مقدماتی! در واقع متحمل مجازاتی(حبس) شده است که مرجع رسیدگی اسم آن را «دراختیار بودن» جهت انجام و تکمیل تحقیقات می گذارد!
عجبا که در تمامی موارد ، ابتدا نهادهای اطلاعاتی ، هفته ها وماهها متهم نوکیش را دستگیر وزندانی وبازجویی وشکنجه وبا انواع تهدیدات (از جمله تهدید به اعدام وبردن آنها به پای چوبه دار وتهدید به پرونده سازی های منکراتی و...) میخواهند که او را به اقرار وادارند ، درحالیکه اگر مدارکی علیه متهمین داشتند ، نیازی به این بگیر و ببند ها نبوده و می توانند پرونده را با سرعت و با دلایل کافی به دادگاه صالح بفرستند. به زبان ساده تر ابتدا بلا دلیل فرد را بازداشت کرده وبدون حضور وکیل ودر سلولهای انفرادی وبا روشهای فنی ! مخصوص خود از زبان متهم بیچاره میخواهند دلیل محکمه پسند! بسازند.و این در حالی است که عده ای هم که پس از سپری کردن این وضعیت ، وثیقه ای به مرجع قضایی سپرده اند ،با وصف اینکه نه می توانند وکیل بگیرند ونه موقتن آزاد میشوند.
توهین به مقدسات وانبیای عظام - اتهام مضحک دیگری که به عده ای از نوکیشان می زنند، بدلیل مطالبی است که در کتاب مقدس آمده است. براساس اعتقادات مسیحیان که در عهد جدید وعهد عتیق مندرج است هیچ انسانی ولو پیامبران از گناه وخطاء مبراء نبوده اند و زندگی واقعی آنها در این کتابها آمده است وچون مسلمانان شیعه برای انبیاء ، شن عصمت قائل هستند بنابراین یک نفر مسیحی که داستان پیامبری را واقعـــــی از روی کتاب مقدس خود بخواند وبرای دیگری توضیح دهد مرتکب «توهین به انبیای عظام» شده است ! شاید تعجب کنید ! ولی این موضوع واقعیت دارد ومی توان نمونه های مستند آنرا ارائه نمود . بله باور بفرمائید عده ای از هموطنان نوکیش ما حق ندارند قصه واقعی پیامبران خود را به شرح مندرج در کتاب مقدس بخوانند وروایت کنند.
از نحوه دستگیری ویورش به خانه های نوکیشان وحتی شکستن درب تعدادی از آنها و بردن وسایل شخصی وکتک کاری عده ای هنگام دستگیری که بگذریم ، به شکنجه های آنها نیز فقط به این بسنده کنم : از دختران و زنان نوکیش که به تجاوز تهدید شده اند و تهدید به ساختن پرونده های روابط نامشروع برای آنها تا تهدید عده ای از آنها به اعدام و حتی تهدید به ترور آنان در بیرون از زندان به حکم مهدور الدم بودن و...نمی توانیم بگذریم.
کوچ اجباری حساب شده از سوی حکومت : پس از این برخوردهای غیر قانونی ، عرصه را در کشور آنچنان بر نوکیشان مسیحی تنگ کرده اند که آنها که طاقت تحمل این همه حق کشی ها را نداشته اند ، ناخواسته واجبارا" به قصد غربت جلای وطن نموده اند ودر کشورهای دیگر سرگشته شده اند وبنظر میرسد حاکمیت ایران ازاین کوچ وتبعید اجباری استقبال می کند.
عالیجناب
اتفاقات فوق در حالی در ایران اتفاق می افتد که:
اصل ۱۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی می گوید: «ایرانیان زرتشتی،کلیمی و مسیحی تنها اقلیت های دینی شناخته می شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه وتعلیمات دینی بر طبق آئین خود عمل می کنند». در حالیکه وضعیت مسیحیت به رسمیت شناخته شده اینگونه است وای به روزی که به رسمیت شناخته نشده بود!
اصل ۲۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی میگوید:«حیثیت،جان، مال،حقوق، مسکن وشغل اشخاص از تعرض مصون است».اما در مواردی که گفته شد، این اصل توسط حاکمیت صراحتا" نقض میشود.
اصل۲۳قانون اساسی جمهوری اسلامی میگوید:« تفتیش عقاید ممنوع است وهیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مواخذه قرارداد».واینکه افراد را بگیرند ودر مورد دین وایمان آنها بپرسند ،مگرنه مصداق بارز تفتیش عقاید است.
عالیجناب
دولت ایران متعهد به میثاق بین المللی حقوق سیاسی ومدنی است وقانونن بحکم ماده ۲ قانون مدنی ایران، قوانین ومیثاق های بین المللی در حکم قانون داخلی است و حاکمیت ایران موظف به رعایت میثاق مذکور در دادگاههای داخلی است اگرچه عضویت ایران در شورای حقوق بشر، آن را نیزمتعهد به اجرای دقیق اعلامیه جهانی حقوق بشر خواهد کرد.
در پایان خاطر نشان میکنم که این نامه فقط صدای یک فعال حقوق بشر نیست بلکه صدای صدها وهزاران انسان خاموش در داخل و خارج ایران است که جرمشان انتخاب آزادانه دین و آئینی است که صلح ودوستی حتی با دشمنان را سرلوحه زندگی خود ساخته اند وبه ایرانی می اندیشند که در آن هر انسان ، حداقل صاحب حقوق مندرج در اعلامیه حقوق بشر باشد وفرقی نمیکند که دین و آئینی داشته یا نداشته باشد.
با آرزوی موفقیت برای شما
حسین جدیدی فعال حقوق بشر و وکیل دادگستری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر