ژنو، ۲۹ دی ۱۳۹۰ (١٩ ژانویه ٢۰١٢) سرویس خبری جامعۀ جهانی بهائی – هجده سال پیش، یک تکه زمین بیحاصل به مساحت یک هکتار در حاشيه يک جاده به بهائیان شهر سنندج در ایران داده شد تا به عنوان گورستان مورد استفاده قرار دهند.
به این زمین در دامنۀ سنگی کوهستان و تهی از زندگی گیاهی، به سختی می شد نام يک ملک واقعی داد، امّا پس از اوّلین خاکسپاری در آنجا در پاییز ۱۳۷۲ (١٩٩٣)، بهائیان محل دور هم جمع شدند تا در آنجا محوطهسازی کنند، صخره ها را بيرون بياورند و خاک آن را عوض کنند. آنها به صورت دستی ٢۵۰ نهال سرو و صنوبر را که ادارۀ کشاورزی داده بود، در آنجا کاشتند و آبیاری کردند؛ برق به محل آوردند و اتاق کوچکی ساختند که در آن بتوان جسدها را برای خاکسپاری آماده کرد.
در هر گامی مجوّزهای مربوطه تهیه شد. وقتی بهائیان می خواستند چاهی حفر کنند، از ادارۀ ناحیه ای آب جواز خواستند و گرفتند. هر بار که تاریخ انقضا فرا میرسید، جواز به موقع تمدید میشد.
دفتر منابع طبیعی که از دگرگونی محل تحت تأثیر قرار گرفته بود، پیشنهاد داد که بهائیان درختانی در زمین عمومی مجاور گورستان بکارند و به این ترتیب فضای سبز را گسترش دهند. در نتیجه ساکنان سنندج که عموماً مسلمان سنّی هستند، به تدریج برای محل به عنوان نمادی از حضور مسالمت آمیز جامعۀ بهائی در شهرشان احترام پيدا کردند.
امّا به نظر میرسد حالا زیبایی و سرسبزی ناحیه تغییری را در رویکردهای مأموران برانگیخته است. مقامات میخواهند دوباره گورستان را صاحب شوند و دعوی مالکیت دولت بر زمین را دارند، هرچند یک بار سند آن به بهائیان داده شده است. ظرف دو هفتۀ آینده (تا آخر این ماه میلادی) دربارۀ دستور ضبط آن و تخریب ساختمانها و گورها در دادگاهی قضاوت خواهد شد.
آزارهای اخیر بهائیان در سنندج نشانۀ خوبی برای رأی احتمالی این دادگاه نيست. در ۲۸ آذر (١٩ دسامبر)، مأموران وزارت اطّلاعات صبح زود به خانههای ١٢ بهائی در شهر یورش بردند. کتاب ها، جزوهها و عکسهای بهائی همراه سیدیها، کاستهای صوتی، کامپیوترها، تلفن های همراه، سختافزارهای کامپیوتری و اسناد شخصی مختلف توقیف شدند.
دیان علائی، نمایندۀ جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل متّحد در ژنو، گفت: «با توجه به افزایش آزار جامعۀ بهائی در سنندج، به نظر میرسد دربارۀ سرنوشت گورستان از هماکنون به دستور وزارت اطّلاعات تصمیم گرفته شده است.»
سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، در اطلاعیهای مورّخ ١٧ ژانویه ٢٠١٢ خواهان اجرای «تساهل و تسامح در پذیرش دگر باوری» از سوی مسئولان و اولیای امور شده است. این سازمان «موج تازهای از فشارها و محدودیتها بر جامعه بهایی را اقدامی غیر انسانی و غیر قانونی و خلاف معاهدات و کنوانسیونهای حقوق مدنی و سیاسی» خوانده است.
مزاحمت برای درگذشتگان
پروندۀ سنندج در نظام فعلی ایران یگانه نیست. از سال ۱۳۸۵ (٢۰۰۷) بیش از ٣۰ مورد تخریب، آتشافروزی یا مشکلات دیگر مرتبط با گورستانهای بهائی یا تلاشهای بهائیان برای خاکسپاری محترمانۂ درگذشتگانشان رخ داده است.
به گفتۂ خانم علائی: «مقامات ایرانی که آزار زندهها به تنهایی راضیشان نمیکند، میخواهند آرامش کسانی که از دنیا رفتهاند را هم مختل کنند. این تازهترین مورد از رشتۀ طولانی حملات به گورستانهای بهائی و مراسم خاکسپاری است. همۀ اینها معیارهای بینالمللی حقوق بشر و درک هر انسان شریف از احترام به مردگان را به طور کامل نقض میکند.»
از جمله موارد اخير:
• یک گورستان تازه تأسیس در سنگسر، استان سمنان، که شهرداری به بهائیان محل داده بود، توسط مزاحمان ناشناس در اسفند ۱۳۸۹ (مارس ٢۰١١) ویران شد. گورها به توده ای از خاک تبدیل شدند، درختان از ریشه خارج و دو اتاق کوچک تخریب گردیدند.
• در تیر ۱۳۸۹ (ژوئیۀ ٢۰١۰)، گورهای گورستان بهائی جیرفت، استان کرمان، توسط مزاحمان ناشناس با بولدوزر تخریب شدند.
• در خرداد ١٣٨٩ (اواخر مه ٢۰١۰)، گورستان بهائیان مشهد در شب با استفاده از یک لودر و دیگر ماشین آلات سنگین ویران شد. دیوارهای گورستان، غسّال خانه و محل دعا و نماز به شدّت خسارت دید.
رویدادهای دیگری نيز در جهت تلاش های مسئولان برای دخالت در مراسم خاکسپاری بهائيان پيش آمده است.
برای مثال در تبریز، به بهائیان سال ها اجازۀ دسترسی به گورستان عمومی شهر داده شده بود. در مرداد ماه (اوت) گذشته، به خانوادۀ یک زن بهائی تازه درگذشته گفته شد که او باید طبق مراسم اسلامی به خاک سپرده شود. بقایای جسد آن زن به اجبار در یک گورستان بهائی در شهرستانی دیگر دفن شد. در رویدادی مشابه در آبان (اکتبر) گذشته، جسد یک مرد بهائی از تبریز به یک گورستان بهائی دیگر در حدود ١۰۰ کیلومتری محل برده و بدون اطّلاع خانواده اش به خاک سپرده شد.
خانم علائی گفت: «مقامات ایران در عرصۀ بینالمللی با اصرار ادّعا میکنند که با بهائیان به شکلی متفاوت با دیگران برخورد نمیشود و آنها فقط وقتی 'مجازات خواهند شد' که عملی غیرقانونی انجام دهند. این درگذشتگان دقیقاً چه کار کردهاند که شایان چنین برخوردی باشند؟»
«در زیباسازی گورستان سنندج و پیرامون آن آرزوی بهائيان برای مشارکت خالصانه و مثبت در ساختن کشور خودشان مشهود است. اما چيز ديگری که به همان اندازه مشهود است اين است که برای مقامات پذیرفتن اين واقعيت غیر ممکن است.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر