این فیلم کوتاه را عده ای از نوکیشان مسیحی ساخته اند که مجبور به ترک ایران گردیدند. نمایش این فیلم باعث در گرفتن گفتگوهای جدی موافقان و مخالفان در مورد ادعای شدت رفتار با نوکیشان مسیحی در ایران شد.
شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان – با اوج گرفتن نهضت بیداری روحانی مردم ایران از اوایل دهه هشتاد شمسی و گسترش روز افزون ایمان مسیحی ، همچنین مطرح شدن پدیده ای موسوم به "کلیسای خانگی" در کشورمان، گروههای مختلف هموطن با این مفاهیم نو در جامعه برخوردهای متفاوتی داشته اند.
حکومت جمهوری اسلامی در ابتدا تلاش می کرد این پدیده را به طور کامل نادیده بگیرد. به طور پنهانی دست به دستگیری و آزار مسیحیان می زد. اما با مسئله برخورد قضائی نداشت. آنها که شدیدترین جفاها را در مراکز غیر رسمی بر مسیحیان وارد می کردند. تمام تلاش خود را به کار می بردند تا این موارد رسانه ای نشود. اگر هم کار از دستشان خارج می شد و مردم آگاه می شدند، آنگاه آن را دروغ و فریب و توطئه تبلیغاتی دشمنان می نامیدند.
مردم عادی داخل و خارج کشور که با چشمان خود این تحول را در نزدیکانشان می دیدند و جفاها را بر عزیزانشان می شنیدند، می پنداشتند که مسئله مربوط به دلزده شدن از رفتارهای سختگیرانه حکومت به نام اسلام، با جوانان است. آنها سختگیریهای حکومت اسلامی را عامل اصلی گرایش روز افزون به مسیحیت می پنداشتند.
در رسانه های فارسی همواره اینطور تبلیغ می شد که گرایش به مسیحیت در ایران به علت تمایل مردم برای دستیابی به امکان سفر آسان به خارج از ایران و یافتن اجازه اقامت در غرب است. نکته ای که هنوز رسانه های مهم ایرانی خارج از کشور مانند بی بی سی فارسی و تلویزیونهای ماهواره ای روی آن انگشت می گذارند.
یکی از سردبیران بی بی سی فارسی در جواب سوال کسی که پرسید چرا اخبار فشارهای وارد بر مسیحیان ایران را پوشش نمی دهید گفت: ما فکر می کنیم بیشتراخبار جفا بر مسیحیان پرونده سازی است و چندان با واقعیت منطبق نمی باشند!
رسانه های جهانی نیز به علت همین موضعگیریهای متناقض نمی توانند تصمیم قاطعی در این مورد بگیرند. رسانه های مهم مستقل دنیا تمرکز خود را تا چند سال قبل فقط روی مسائل اقلیت بهائی در ایران گذاشته بودند. به همین دلیل ایرانیان مسیحی که به علت فشارهای وارده در داخل، کشور را ترک می کردند و به سایر نقاط دنیا می رفتند، وقتی ماجرای جفاهای وارده بر خود را نقل می نمودند با استقبال چندانی روبرو نمی شدند.
در چهار سال گذشته وضع کمی تغییر کرده است و خبر رسانی بی وقفه ای که از سوی اف سی ان ان در دنیا انجام می گیرد تاثیر داشته ، حداقل توانسته نظر برخی از رسانه های فارسی زبان خارج از ایران را تا حدی تغییر دهد. اما همچنان مشکل بزرگی در باور جهانی نسبت به ابعاد وحشتناک جفا بر مسیحیان ایران در جامعه جهانی وجود دارد.
ایمان در سکوت !
سال گذشته برای اولین بار شاهد یک کار به نسبت متفاوت در این باره بودیم. گروهی از نوکیشان مسیحی ایرانی مقیم خارج در یک اقدام مبتکرانه فیلم داستانی کوتاهی به نام " ایمان در سکوت" را با تم داستانی جفا بر مسیحیان در داخل ایران ساختند و تلاش کردند محصول خود را در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی به نمایش در آورند.این عمل آنها در واقع واکنشی بود به نامهربانی بیشتر رسانه های ایرانی درهردو سوی مرز که هرکدام به دلیلی تمایل دارند واقعیت گسترش ایمان مسیحی در داخل کشور را نادیده بگیرند.
اقدام این افراد که بدون هرگونه حمایت مالی سازمانهای بزرگ تبلیغاتی و رسانه ای با بودجه های اندک جمع آوری شده از چند کلیسا و سازمان خدمتگزار مسیحی به انجام رسیده است جای تقدیر بسیار دارد.
پس از نمایش این فیلم، وقتی که هزاران نفر آن را در اینترنت دیدند و دهها بار در سمینارها و کنگره های مختلف بررسی مسائل پناهجویان ایرانی به نمایش در آمد، بحثهای مختلفی در مورد ابعاد جفا بر مسیحیان در ایران پیش کشیده شد. این سوال در ذهن بسیاری مطرح گردید که تا چه حد آنچه در این فیلم در مورد جفا بر مسیحیان و اذیت و آزار آنها نمایش داده می شود منطبق بر واقعیت است؟
البته این فیلم از نظر ساختار داستانی چندان قوی نیست. به طور مثال مشخص نیست نقش دوربین موبایل و تاکیدی که در ابتدای فیلم بر آن می شود چیست؟ برقراری جلسه کلیسا و نوع حمله به آن نیز بسیار کلیشه ای به نمایش درآمده است. دیالوگها هم بسیار ضعیف و ساختگی به نظر می آیند.
فیلم از لحاظ کیفیت فنی تصویر برداری نیز با اشکالاتی روبرو می باشد. تغییر نماها و حرکت دوربین از اصول فنی پیروی نمی کنند. فیلم مملو از نماهای لانگ و مدیوم شات است که بدون رعایت قواعد یک تدوین خوب دائم به یکدیگر تبدیل می شوند.
تشخیص زمان و مکان در فیلم به علت کم توجهی به فضا سازی ، به خصوص در قسمتهائی که در بازداشتگاه می گذرد، ممکن نیست. بخصوص این مسئله در مورد بیننده غیر ایرانی که با این فضاها آشنا نمی باشد و اتفاقا قرار است بیشتر از این فیلم تاثیر بگیرد، اهمیت پیدا می کند.
مشخص نیست چرا در سالهای اخیر فیلمسازهای ایرانی علاقه دارند نماهای ابتدائی یا انتهائی فیلم خود را با نمای مسجد و یا گنبد اماکن مذهبی و صدای اذان و یا قرآن خوانی مزین کنند. اینها بیشتر المانهای عربی هستند و بیننده خارجی را برای مجسم کردن فضای داخلی ایران به اشتباه می اندازند.
انتخاب بازیگران فیلم مناسب است ولی به نظر می رسد کارگردان روی بازی گرفتن از آنها وقت زیادی نگذاشته است. به همین دلیل بازیها بیش از حد زیر پوستی و اغراق شده به نظر می آیند.
امیدواریم فرشید سید مهدی کارگردان و فیلمبردار این اثر که با تلاش زیاد توانست این حرکت مثبت و لازم را آغار کند باز هم به این کار را با دقت بیشتر ادامه دهد و آثار مطلوب تری در آینده تولید نماید
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر