پنجشنبه، شهریور ۲۳، ۱۳۹۱

تامین امنیت زندانیان آزاد شده مسیحی بر عهده چه کسی است ؟


.طبق گزارش دریافتی تقریبن 90 درصد زندانیان مسیحی و یا امنیتی پس از آزادی موقت از زندان به اجبار شهر و کاشانه خود را ترک و راهی غربت می شوند که عمده ترین دلایل آن می تواند مسئله امنیت جان خود و یا خانواده اشان باشد. براستی چه کسی می تواند با وجود این تهدیدات و شواهد از سوی حکومت، امنیت زندانیان آزاد شده را تضمین کند؟
آژانس خبری مسیحیان ایران «محبت نیوز» -  روز شنبه ۱۸ شهریور ماه 1391 (هشتم سپتامبر 2012) محمد علی دادخواه وکیل مدافع "یوسف ندرخانی"خبر داد که موکلش که به جرم " ارتداد" به اعدام محکوم شده بود از اتهام ارتداد تبرئه و از زندان آزاد شده است. دادخواه افزود: موکل من برای اتهام «تبلیغ علیه نظام»به 3سال حبس محکوم شد و چون وی این مدت را در زندان سپری کرده بود از زندان آزاد شد.

آقای یوسف ندرخانی از دگراندیشان مذهبی ( مسیحیان غیر تثلیثی ) و وابسته به گروه کوچکی که نام گروه خود را "کلیسای ایران" گذاشته اند می باشد که بخاطر " ترک دین اسلام " و بدلیل اینکه ایمان و عقاید خود را در بین مسلمان بشارت می داد در مهرماه سال ۱۳۸۸ بازداشت شد.
دیوان عالی ایران حکم "ارتداد" ندرخانی را تایید کرد و عدم اجرای آن را به توبه کردن و بازگشت او به اسلام مشروط کرده بود. سپس در پی واکنش شدید جامعه بین‌المللی به صدور این حکم، اجرای آن به اعلام نظر سید علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی منوط شد و سرانجام چند ماه پیش، رهبر ایران اعلام کرد که بهتر است یکبار دیگر دادگاه برای بررسی " ارتداد" او برگزار شود.
پس از آن بود که در هشتم مهرماه ۱۳۹۰، غلام‌علی رضوانی، معاون سياسی امنيتی استاندار گيلان در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس (وابسته به سپاه پاسداران ) ادعا کرد: « يوسف ندرخانی يک صهيونيست و دايرکننده خانه فساد است.»! او گفت: «اين فرد مجرم است و جرم او اين نيست که عده‌ای را به دين مسيحيت دعوت کرده است بلکه جرايم امنيتی دارد ! »
در همان زمان و با جدی شدن خطر اجرای حکم اعدام ندرخانی کشورهای آلمان ولهستان سفیران جمهوری اسلامی را احضارکردند و مقام‌های مختلف در آمریکا و بریتانیا خواستار لغو حکم اعدام برای ندرخانی شدند. اتحادیه اروپا نیز درآن زمان با درخواست توقف همه اعدام‌ها در ایران، درمورد وخامت وضعیت مسیحیان و دیگر اقلیت‌‌های مذهبی درایران،اظهارنگرانی کرده بود.
" لازم به ذکر است عوامل جمهوری اسلامی نیز در ادامه اقدامات و حملات رسانه ایی ضد مسیحی خود با تمام توان سعی کرد تا در حوزه سایبری به هر نحو ممکن از انتشار اخبار آزادی "یوسف ندرخانی" توسط سایت خبری "محبت نیوز" جلوگیری کند، بر همین اساس همزمان با آزادی یوسف ندرخانی، از روز صبح شنبه 8 سپتامبر، سایت " محبت نیوز" از سوی افرادی ناشناس (خرابکار) مورد حمله اینترنتی شدیدی قرار گرفت که بدلیل صدمات وارده، این سایت بمدت 5 روز بسته شد که با تلاش تیم فنی این مشکل رفع و این سایت مجددن به عرصه انتشار خبر بازگشت."
اما با وجود آزادی "یوسف ندرخانی" که با استقبال گسترده‌ای رو به رو شد باید گفت هنوز زندانیان دیگری در شهرهای مختلف ایران به جرم گرویدن به آیین مسیحیت در زندان هستند.
- آزادی زندانیان مسیحی ، تامین امنیت اجتماعی !؟
بر اساس گزارشات دریافتی تقریبن 90 در صد زندانیان مسیحی و یا امنیتی پس از آزادی یا آزادی موقت خود از زندان به اجبار شهر و کاشانه خود را ترک و راهی غربت می شوند که عمده ترین دلایل آن می تواند مسئله امنیت جان خود و یا خانواده آنان باشد . خبرنگار «محبت نیوز» در گفتگو با چند تن از مسیحیانی که پس از آزادی موقت خود به اجبار مجبور به خروج از کشور شدند، این افراد انگیزه شان را این چنین بیان کردند.
"داود" از نوکیشان مسیحی است که در حال حاظر در یکی از شهرهای نروژ اقامت دارد وی به خبرنگار " محبت نیوز" می گوید: « سه سال پیش در یک کلیسای خانگی در شیراز بازداشت و سپس بعد از دو ماه با سپردن وثیقه بطور موقت آزاد شدم. وی در ارتباط با خروج از کشور و پناهنده شدنش می گوید: « در هنگام بازجویی، مامور بازجو ضمن توهین و ضرب و شتم به صراحت به من گفته بود که ایران یک کشور اسلامی است و وجود شما (...) را از این شهر و کشور پاکسازی میکنیم و شما جایی دیگر در این کشور ندارید.»
"عمانوئیل" از دیگر نومسیحیانی است که خواسته از نام اصلی خود استفاده نکند. وی که در حال حاظر دوران پناهجویی خود را در ترکیه می گذراند و در انتظار زمان مصاحبه در یو ان می باشد به خبرنگار "محبت نیوز" در مورد خروجش از کشور می گوید : « من در شهر کرج از کارمندان دولت و همچنین معلم یک کلیسای خانگی بودم که تعداد ما 18 نفر بود، که به این افراد آموزش الهیان مسیحی می دادم . پس از شناسایی و ورود ماموران به خانه ما که منجر به بازداشت و تفتیش خانه نیز شد، من بمدت سه ماه را در سلول انفرادی زندان رجایی شهر کرج و سپس در اوین گذراندم و بارها مورد بازجویی سخت قرار گرفتم. پس از اینکه با قرار وثیقه بطور موقت آزاد شدم و منتظر دادگاه بودم. وزارت اطلاعات نامه ایی به محل کارم ارسال کردند و از آنجایی که من یک کارمند قراردادی بودم و سه ماه غیبت نیز برایم منظور شده بود دیگر نتوانستم به محل کارم برگردم و من را اخراج کردند. این در حالی بود که حقوق اجتماعی خودم را از دست داده بودم و هر کجا که برای کار می رفتم با تهدید ماموران امنیتی من را نمی پذیرفتند–برای گذران زندگی و هزینه خانواده ام راه دیگری نداشتم جز اینکه بصورت قاچاق از مرز خارج شدم و خود را به ترکیه رساندم و تقاضای پناهندگی ام را به (یو ان) دادم .
"فرشاد" با (اسم مستعار) نوکیش مسیحی دیگری است که در حال حاظر در اتریش ساکن است . وی نیز در دستگیریهای گسترده مسیحیان در دسامبر 2010 در تهران بازداشت شده بود. وی می گوید، پس از بازداشت مامور بازجویم در اوین به من گفته بود تمام کارهای خودت و افراد خانواده تو را تحت نظر داریم و در صورت عدم همکاری با ما ( ادراه اطلاعات) پس از خروج از زندان منتظر هر حادثه ایی برای خودت و یا فرزندت باش .
- کارنامه سیاه جمهوری اسلامی
.
از سوی دیگر سابقه سیاه و پر ننگ جمهوری اسلامی نشان داده که آزادی یک زندانی امنیتی، مسیحی و یا سیاسی به منزله بسته شدن پرونده او نیست و ماشین سرکوب رژیم اسلامی این افراد را به حال خود رها نخواهد کرد. به عنوان نمونه کشیش "مهدی دیباج" بود که در سال ۱۹۹۳ از سوی دادگاه اسلامی شهر ساری به جرم ارتداد به مرگ محکوم شد اما بر اثر فشار های بین المللی و تلاش های اسقف "هایک هوسپیان مهر" در ۱۶ ژانویه ۱۹۹۴ از زندان آزاد شد. اما سه روز پس از آزادی وی «اسقف هایک» را در راه فرودگاه مهر آباد ربودند و یازده روز بعد جسد وی در پزشکی قانونی تهران یافت شد که با بیست و شش ضربه چاقو به شهادت رسیده بود و شش ماه بعد از شهادت زنده یاد "هایک" در پنج جولای ۱۹۹۴ جسد کشیش "دیباج" نیز در جنگلهای اطراف کرج پیدا شد.
شش ماه بعد از شهادت اسقف "هایک هوسپیان" و پنج روز قبل از ترور کشیش دیباج در جولای ۱۹۹۴ کشیش "طاطاوس میکائیلیان" نویسنده و شبان کلیسای انجیلی بر اثر ضربات گلوله به شهادت رسید. و البته دو سال بعد در ۲۸ سپتامبر ۱۹۹۶ جسد »محمد باقر یوسفی" معروف به روانبخش شبان کلیساهای مازندران در جنگلهای شمال ایران در حالی که حلق آویز شده بود پیدا شد. و نیز در سال ۲۰۰۵"قربان تورانی"50 ساله شبان کلیسای خانگی را در مقابل خانه اش به قتل رساندند و گلوی وی را بریدند.
چرخ‌های ماشین ترور جمهوری اسلامی پیش از اینها نیز به خون آغشته شده است و جمهوری اسلامی سابقه طول و درازی در ترور و قتل زندانیان امنیتی و سیاسی و مسیحیان دارد. کشیش "ارسطو سیاح" در شیراز و در سال ۱۹۷۹ به جرم ارتداد کشته شد. "بهرام"فرزند اسقف حسن دهقانی تفتی که در تهران ربوده شد و او را در حومه این شهر به گلوله بستند. و کشیش "حسین سودمند" که در مشهد در سال ۱۹۹۲ به جرم « ارتداد» به دار آویخته شد.
و این تنها گوشه‌ای از جنایاتی است که جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته در قبال مسیحیان ایرانی انجام داده است و همین شرایط باعث شده تا بسیاری از مسیحیان ایران از بیم جان و مال خود عطای وطن را به لقای آن بخشیده راهی دیار غربت شوند تا این چنین خود و خانواده‌هایشان گرفتار حکومت مذهبی (اسلامی) نشوند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر