دوشنبه، تیر ۱۳، ۱۳۹۰

گزارش کمپین بین‌المللی فعّالان حقوق بشر در ایران، ستاره‌های تنبیه

دفتر روابط عمومی جامعۀ جهانی بهائی
تير ۱۳۹۰
در دسامبر ۲۰۱۰ کمپین بین‌المللی فعّالان حقوق بشر در ایران گزارشی را با عنوان ستاره‌های تنبیه، تبعیض روش‌مند و محرومیّت از آموزش عالی در ایران منتشر نمود که بر اساس مصاحبه‌هایی با دانشجویان محروم از آموزش عالی تهیّه شده است. این گزارش گویای این امر می‌باشد که چگونه دولت ایران از طریق هماهنگی میان وزارت اطّلاعات و وزارت علوم به نحوی روش‌مند دانشگاه‌ها را به منظور سرکوبی فعّالیّت‌های اجتماعی و سیاسی و نیز محرومیّت دانشجویان بهائی به خاطر باورهای دینی مورد هدف قرار داده است
.
از سال ۲۰۰۵ اصطلاح "دانشجویان ستاره‌دار" وارد گفتمان آموزش عالی در ایران شده است که نشان دهندۀ مکانیزمی برای تبعیض و محروم نمودن دانشجویان از آموزش عالی صرفاً بر اساس معتقدات سیاسی، استفاده از حقّ آزادی بیان و در مورد دانشجویان بهائی باورهای دینی آنها می‌باشد. دانشجویان محروم از تحصیل که این سازمان با آنان مصاحبه نمود در زمره دانشجویانی بودند که بالاترین نمرات قبولی را در کنکور سراسری کسب نموده بودند.
در گزارش "ستاره‌های تنبیه" آمده است که جوانان بهائی مجبورند دیانت خود را در تقاضانامه ذکر نکنند، زیرا هر دانشگاهی که معلوم شود دانشجوی بهائی دارد مجبور به اخراج آنها خواهد شد.
در این گزارش چنین آمده است:
محرومیّت جوانان بهائی از تحصیل قسمتی از یک برنامه روش‌مند و تأیید شده توسّط دولت ایران برای تضییقات و تبعیض علیه بهائیان می‌باشد. دانشجویان بهائی نیز همانند فعّالان دانشجویی در مرحلۀ پذیرش نشان می‌شوند و تقاضانامه‌های آنها توسّط وزارت علوم به عنوان تکمیل نشده مشخّص می‌گردد و به عبارت دیگر به آنها دو ستاره‌ داده می‌شود.
یک دانشجوی بهائی محروم از آموزش عالی در سال ۲۰۰۷ به این سازمان چنین گفت:
"من حتّی قبل از ثبت نام برای دورۀ لیسانس از تحصیل محروم شدم. به جای دریافت نتیجۀ آزمون کنکور پاسخی دریافت کردم مبنی بر اینکه پرونده من کامل نیست، و به این ترتیب هیچ‌گاه فرصت ثبت نام نیز پیدا نکردم."
یک بهائی که در کنکور شرکت کرده بود چنین اظهار داشت:
"هر سال پس از کنکور به عوض گرفتن نتیجه آزمون جملۀ "پروندۀ شما کامل نیست" را دریافت می‌کنیم، و این دقیقا چیزی است که همۀ دوستان بهائی من نیز تجربه کرده‌اند. یقیناً اگر پروندۀ ما کامل نبود از ابتدا کارت شرکت در کنکور را برای ما صادر نمی‌کردند. من در سال ۲۰۰۵ ، ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ در آزمون شرکت کردم امّا نتوانستم وارد دانشگاه شوم."
بعضی از دانشجویان بهائی وارد دانشگاه می‌شوند امّا به محض اینکه اعتقاد مذهبی‌شان افشا می‌شود وزارت علوم آنها را اخراج می‌کند. دانشجویی از دانشگاه سنایی اصفهان که از تحصیل محروم شده است به این سازمان گفت که تعداد زیادی از دانشجویان بهائی از آموزش عالی محرومند. وی در ادامه اظهار داشت:
"من از یک خانوادۀ بهائی هستم. این مطلب در نامۀ وزارت علوم در سال ۲۰۰۸ دلیلی بود که برای اخراج من از دانشگاه سنائی اصفهان ذکر شده بود، و این در هنگامی بود که من دو ترم را در رشتۀ ترجمه تمام کرده بودم. باید اضافه کنم که بیشتر هم‌کلاسی‌هایم در مورد بهائی بودن من چیزی نمی‌دانستند زیرا هیچ‌گاه این بحث پیش نیامده بود. معمولا دانشجویان بهائی پس از دریافت دستوری از بخش اطّلاعات وزارت علوم اخراج می شوند.
وزارت اطّلاعات همۀ آمار خانواده‌های بهائی را در اختیار دارد و به این ترتیب دانشجویان را شناسایی کرده و آنها را اخراج می‌کند. بهائیان اجازه ندارند اعتقاد خود را مخفی نگه دارند و اگر کسی از آنها بپرسد باید بگویند که بهائی هستند."
ایشان در ادامه گفت:
"اعتراضاتی در این زمینه چه در ملاقات‌های شخصی و چه به صورت کتبی با وزارت علوم، سازمان سنجش، و شورای عالی انقلاب فرهنگی در میان گذاشته شده، امّا مسئولین پاسخی ارائه نداده و ادّعا می‌کنند که در این مورد تقصیری ندارند."
دانشجوی دیگری که به دلیل بهائی بودن از تحصیل محروم شده چنین گفت:
"من ترم اوّل تحصیلاتم را کاملا به پایان رساندم، در ترم دوم وقتی خواستم برای کلاس‌ها ثبت نام کنم ورقه‌ای دیدم که در آن دیانت من شیعۀ اسلام ذکر شده بود. درخواست کردم که این ورقه تصحیح شود و به این ترتیب گزینۀ تازۀ دیانت به "دیگر" تغییر یافت. امّا بعد از حدود دو هفته به من گفته شد که برای پیگیری به دانشگاه بروم. به سراغ مسئولین رفتم و آنها به من گفتند که نمی‌دانند دقیقا چکار باید کرد و از من خواستند به سازمان سنجش وزارت علوم بروم. در این جریان من و پدرم را از دفتر معاون آموزش به سایر دفاتر در وزارت علوم فرستادند. آنها به ما گفتند ’ما واقعاً نمی‌دانیم شما باید چکار کنید و نهایتاً گفتند که دانشگاه باید نامه‌ای به وزارت علوم بنویسد، امّا مسئولین دانشگاه از دادن چنین نامه‌ای به من امتناع کردند.
پس از رفتن به دانشگاه به ما گفتند که باید به سازمان سنجش برویم، امّا در آنجا نیز پاسخی مشابه آنچه وزارت علوم به ما داده بود دریافت کردیم. نهایتاً وقتی به دانشگاه برگشتیم به ما گفتند که باید تقاضانامه‌های خود را پس بگیریم. سعی آنها در این بود که ما را منصرف کنند تا سخنی از اخراج به میان نیاید. من انصراف نکردم و در حال حاضر نیز وضعیّت آموزشی من در حالت تعلیق ثبت نام می‌باشد."
دانشجوی دیگری که به دلیل بهائی بودن از تحصیل محروم شده چنین اظهار داشت:
"پس از چند روز رفت و آمد به دفتر حراست دانشگاه، رئیس حراست به من گفت که "مشکل پروندۀ شما دیانت است"، زیرا من هیچ یک از گزینه‌های مذهب را انتخاب نکرده بودم. پاسخ من روشن بود، دلیل اینکه هیچ یک از گزینه‌ها را انتخاب نکرده بودم این بود که به هیچ کدام از آن مذاهب اعتقاد ندارم. نهایتاً به درخواست وی روی تقاضا‌نامه نوشتم که پیرو دیانت بهائی هستم و پس از چند روز وی شفاها از جانب رئیس دانشگاه دکتر اکبری به من گفت که به خاطر عقیده‌ام به دیانت بهائی قادر به ثبت نام در کلاس‌ها و تحصیل در دانشگاه نخواهم بود."
دانشجویی که به دلیل بهائی بودن در سال ۲۰۰۸ از دانشگاه سهند تبریز اخراج و از تحصیل محروم شده است در نامه‌ای خطاب به عموم می‌نویسد:
"من چند بار با مسئولین دانشگاه تماس گرفتم. آنها اظهار بی‌اطّلاعی کردند و به من امید دادند که من نیز مثل سایر دانشجویان به تحصیلات خود ادامه خواهم داد. امروز که 5 مارس ۲۰۰۸ می‌باشد حتّی اطّلاعات شخصی من از روی وب سایت پاک شده و و قتی سعی نمودم وارد سایت شوم پیامی دریافت کردم مبنی بر اینکه "کاربر فعّال نیست". وقتی این پیام را دیدم با دانشگاه تماس گرفتم. در نهایت پس از چند ساعت، خانم چراغی، مدیر دفتر رئیس دانشگاه، به من پاسخ داد و گفت سازمان سنجش نام شما را از لیست وب سایت حذف کرده است و تنها راهی که می‌توانید این مورد را پیگیری کنید از طریق این سازمان است. وقتی از این خانم دلیل را پرسیدم ایشان تلفن را قطع کرد و دیگر به تماس‌های من پاسخ نداد."
بهائی دیگری به این سازمان گزارش کرده که مسئولین بدون هیچ‌گونه دلیل قانونی و "در نتیجۀ پیگیری‌های قانونی برای حقوق دانشجویان محروم از آموزش" وی را از ادامه تحصیل ممنوع کردند. ایشان در ادامه می‌گوید:
"به من گفتند که بر اساس مصوّبۀ شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه تحصیل در دانشگاه‌ها برای بهائیان ممنوع می‌باشد."
به گفته یک دانشجوی مهندسی کشاورزی در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی در شهر ساری او و یکی از هم‌کلاسی‌هایش به دلیل بهائی بودن اخراج و از تحصیل محروم شدند. این دانشجو اظهار داشت:
"وقتی هم‌کلاسیم به دیدن رئیس دانشگاه رفت تا از وی در مورد تصمیم برای اخراج سئوال کند معاون رئیس دانشگاه به وی گفت که دوست شما (یعنی من) نیز در حال اخراج شدن است. من در یک کنفرانس که در ۱۱ مارس در مورد وهابیون تشکیل شده بود شرکت کرده بودم. یکی از روحانیونی که در کنفرانس بود می‌گفت که بهائیان جاسوس‌ روسیه هستند و تا آنجا که می‌توانست به عقاید من توهین کرد. من نتوانستم طاقت بیاورم و از میان همۀ دانشجویانی که آنجا بودند برخاستم و از عقایدم دفاع نمودم. جوّ بسیار متشنّجی به وجود آمد و نهایتاً به جایی رسیدیم که این روحانی دیگر حرفی برای گفتن نداشت. حالا بر اساس آنچه معاون رئیس دانشگاه به سونا گلی‌نژاد گفته بود این ماجرا بود که نهایتاً به اخراج من انجامید. البتّه این ماجرا تأثیر عمیقی بر دانشجویان دانشگاه گذاشت و پس از آن مسئولین دانشگاه مجبور شدند کنفرانسی با عنوان "انتقاد تاریخی درمورد مکتب بهائی در دانشگاه" برگزار کنند ولی من به دلایلی چند در این کنفرانس شرکت نکردم."

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر